یکی از روزهای سال اول دبیرستان بود. من از مدرسه به خانه بر می گشتم که یکی از بچه های کلاس را دیدم. اسمش "جک" بود و انگار همه‌ی کتابهایش را با خود به خانه می برد. با خودم گفتم: "کی این همه کتاب رو آخر هفته به خانه می بره. حتما ً این پسر خیلی بی حالی است!"
من برای آخر هفته ام برنامه ریزی کرده بودم. (مسابقه‌ی فوتبال با بچه ها، مهمانی خانه‌ی یکی از همکلاسی ها) بنابراین شانه هایم را بالا انداختم و به راهم ادامه دادم.
همینطور که می رفتم، تعدادی از بچه ها رو دیدم که به طرف او دویدند و او را به زمین انداختند. کتابهاش پخش شد و خودش هم روی خاکها افتاد.
عینکش افتاد و من دیدم چند متر اونطرفتر، روی چمنها پرت شد. سرش را که بالا آورد، در چشماش یه غم خیلی بزرگ دیدم. بی اختیار قلبم به طرفش کشیده شد و بطرفش دویدم. در حالیکه به دنبال عینکش می گشت، یه قطره درشت اشک در چشمهاش دیدم.
ادامه مطلب ...شیوانا در حالی که ترازویی مقابلش گذاشته بود مشغول درس دادن به تعدادی از شاگردانش بود .
در این حین مردی خسته و پژمرده نزد شیوانا آمد و به او گفت : که به خاطر خیانت دوستانش در تجارت دچار ورشکستگی شده است . به خاطر بی سرمایگی زن و فرزندش او را به حال خود رها کرده اند و رفته اند .
دوستانش همه او را تنها گذاشته و تحت فشار شدید مالی است . مرد به شیوانا گفت که به شدت افسرده است و دیگر امیدی برای ادامه زندگی ندارد .
شیوانا به ترازوی مقابل خود خیره شد و تبسمی کرد و گفت: همین که نزد من آمدی نشان می دهد که هنوز روزنه امیدی در وجودت هست . از من چه می خواهی؟
مرد سرش را پایین انداخت و با شرمندگی گفت : همه در این سرزمین می گویند که شما به خالق هستی از بقیه نزدیک ترید ! خواستم برایم دعایی کنید که سختی این مشکلات برایم کمتر شود و راه چاره ای برای مشکل من پیدا کنید ! در این لحظه مرد بغضش ترکید و به گریه افتاد .
شیوانا بدون آنکه به مرد نگاه کند قلم و کاغذی به مرد داد و از او خواست تا هر چه را از خالق هستی می خواهد ، روی یک تکه کاغذ بنویسد . مرد آهی کشید و کاغذ و قلم را گرفت و در آن درخواستش از خداوند عالم را نوشت . او از خدا خواست تا سختی و سنگینی مشکلات را برایش کمتر کند و راه چاره ای برای رهایی از این مشکلات در اختیارش قرار دهد .
؛دکتر افروز: به ازای هر هزار دختر در آستانه ازدواج هزار و ٨١ پسر وجود دارد ! ! ! ! !
؛قنبری- به ازای هر هزار دختر در آستانه ازدواج هزار و ٨١ پسر وجود دارد. دکتر غلامعلی افروز رئیس سازمان نظام روان شناسی و مشاوره و رئیس انجمن علمی اولیا و مربیان روز گذشته در یک نشست خبری که به منظور تشریح همایش «روز خانواده» با عنوان «خانواده محبوب ترین بنای هستی» ترتیب داده شده بود با اعلام این مطلب افزود: آمار رسمی ثبت احوال کشور و سازمان آمار نشان می دهد که تعداد پسران در کشور بیشتر از دختران است و تبلیغاتی که صورت گرفته و گفته می شود تعداد پسرها در مقابل دختران در کشور بسیار کمتر است آمار نادرستی است. رئیس دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران همچنین گفت: این که گفته می شود آمار دخترانی که در کنکور پذیرفته و وارد دانشگاه می شوند از پسران بیشتر است، ربطی به افزایش تعداد دختران ندارد، زیرا دختران جامعه تصمیم گرفته اند پله های ترقی را بپیمایند و به دانشگاه ها وارد شوند شما در دانشگاه ها تعداد دختران را زیاد می بینید اما وقتی وارد خیابان ها می شوید به راستی تعداد پسران بیشتر از دختران است. رئیس انجمن علمی اولیاء و مربیان کشور در بخش دیگری از سخنانش گفت: آمار ثبت احوال استان تهران نشان می دهد نسبت مردان به زنان ٥١ در برابر ٤٩ درصد است و درواقع تعداد مردان در این استان نیز بیشتر از دختران است. وی در بخش دیگری از سخنانش گفت: خانواده از نظر خدا اصلی ترین و محبوب ترین نهادی است که وجود دارد. وی تصریح کرد: خانواده فقط از زن و مرد تشکیل می شود و حتی بچه ها هم جزو اصلی خانواده نیستند بلکه در واقع بچه «هبه» یا امانتی از سوی خداوند به خانواده هاست و در واقع زن و شوهراند که می توانند تصمیم بگیرند این هبه و امانت را در خانواده داشته و یا نداشته باشند که البته تاکید بر داشتن فرزند است. دکتر افروز در بخش دیگری از سخنانش گفت: زن و مرد تشکیل خانواده می دهند که موجب آرامش یکدیگر شوند و خانواده ای متعالی و کامل است که زن و مرد در کنار هم احساس خوشبختی و آرامش کنند. دکتر افروز در بخش دیگری از سخنانش در خصوص بالاتر بودن سن دختران از پسران هنگام ازدواج گفت: به هیچ وجه اعتقاد ندارم که حتما پسران باید از دختران بزرگ تر باشند زیرا این مسئله اصلا مهم نیست .در جایی می تواند مرد بزرگ تر باشد و در جای دیگر زن می تواند و مهم این است که از لحاظ روحی، روانی به یکدیگر نزدیک باشند و در کنار هم احساس خوشبختی کنند و مایه آرامش و آسایش یکدیگر باشند.وی همچنین با اشاره به تاثیر خانواده سالم در کاهش بزهکاری در جامعه گفت: ٩٠ درصد جوانان بزهکار نگه داری شده در کانون های اصلاح و تربیت افرادی می باشند که پدر و مادر دارند اما بد سرپرست اند. وی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به اهمیت دوستی پدر و مادر و فرزندان با یکدیگر نیز گفت: بر اساس تحقیقات تنها کمتر از ٢٠ درصد جوانان و نوجوانان رازهایشان را به والدین خود می گویند که به هیچ وجه آمار خوبی نیست.